جدول جو
جدول جو

معنی کرده وند - جستجوی لغت در جدول جو

کرده وند
(کُ)
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان است. در کنار جنوبی رود خانه قره سو واقع شده، دشتی و سردسیر است و 130 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ)
دهی است از دهستان منگرۀ بخش الوار گرم سیری شهرستان خرم آباد، واقعدر 43هزارگزی شمال باختری حسینیه و 21هزارگزی خاور راه اتومبیل رو خرم آباد به اندیمشک. ناحیه ای است کوهستانی، معتدل و دارای 168 تن سکنه. از چشمۀ فردی وند مشروب میشود. محصول آنجا غلات و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند و از طایفۀ میرعالی خانی هستند. زمستانها به قشلاق میروند. صنعت دستی آنها قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. جلگه و سردسیر است. 220 تن سکنه دارد. ساکنین از طایفۀ جوادی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کُرْ رِ)
قریه ای است یک فرسنگ بیشتر در مغرب هفت جوش، واقع در ناحیۀ انگالی دشتستان. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ سَ)
شده بند. (از آنندراج) (از انجمن آرا). بیننده و شنونده نگار. سرگذشت و داستان نگار. (یادداشت مؤلف). رجوع به شده بند شود
لغت نامه دهخدا
کله وند
فرهنگ گویش مازندرانی